بازگشت
جنبش هاي اجتماعی زنان
ارسالي مشعل پرنيان ارسالي مشعل پرنيان


جنبش اجتماعی به حركتهای جمعی مردم میگویند كه برای تغییر ارزشها در جامعه بوجود می آیند. این حركتها ممكن است با شكست یا موفقیت روبرو شوند . جنبشهای اجتماعی لزوماً خواهان بر اندازی حكومت نیستند و در بحرانهای مختلف اقتصادی ،اجتماعی ، و فرهنگی بوجود می آیند و با برنامه های خود شان ، باعث بوجود آمدن انجمنها، سازمانها، وشبكه های ارتباطی می شوند . كه هر كدام با مطالعه وتحلیل نكات معینی خواهان تغییرات میشوند . وبرنامه های آنها با تغییر قدرت حاكم عوض نمیشود و ارزشهایی را كه دنبال میكنند ،لزوماً درین قدرت یا آن قدرت سیاسی جستجو نمیكنند- هرچند به تعاریف و حركات سیاسی معتقد هستند. در بیشتر برنامه های جنبشهای اجتماعی، مسئله اصلی ، برابری اجتماعی است . و بهمین دلیل با احزاب سیاسی كه خواهان گرفتن قدرت هستند و برای گرفتن قدرت از برنامه های متعد دی كه می تواند با خشونت یا كودتاهمراه باشد، فرق دارند .تجربه نشان داده است كه جنبش های اجتماعی، همیشه در مورد تركیب انسانی جنبش ( زن و مرد ) موضع بی تفاوت داشته اند و در نتیجه مردان و ارزشهای به نفع آنها جنبش را هدایت كرده است .

با تحقیقات متعدد فمینیستها ، متوجّه میشویم كه رابطه اجتماعی موجودبین زن ومرد ،در بیشتر جنبشها ، سركردگی را به مردان می سپارد و به این دليل جنش زنان بوجود آمده است .در سال 1996 آلن تورن ( ALAIN TOUAIN) فورمولبندی جالبی برای جنبش اجتماعی ارائه میكند .جنبش اجتماعی آن حركتی است كه اعضایش افراد معین و قابل شناختی باشند و برنامه مشخصّ انها برای مخالفت با برنامهٌ افراد معینی تنظیم شده باشد و در مبارزه خود خواهان برنامه روشنی برای جامعه باشند .بسیاری از جامعه شناسان ، جنبش های اجتماعی را كه به مبارزات طبقاتی منجر میشود ،از جنبه حقوقی به جنبه فرهنگی میكشانند وتحلیلشان به نفع حقوقی مردان تمام میشود . اما محققان فمینیست با بررسی رابطه زن و مرد ، ثابت میكنند كه مبارزات زنان همراه مبارزات طبقاتی است و مسائل حقوقی از اركان اصلی مبارزه است ، نكته مهّم دیگری كه مبارزه زنان ، جنبش اجتماعی تلّقی میشود ، ادامهٌ این جنبش در زمان است .
از انقلاب فرانسه تا امروز كه مسئله برابری انسانها مطرح شده است ، جنبشهای زنان در نقاط مختلف دنیا ، حتا با تغییر رژیمها و قدرتهای سیاسی همواره به مبارزه ادامه داده اند.و در قلب جنبشهای اجتماعی قرار دارند.زنها برای برابری حقوقی با مردان شروع به حركت میكنند و در قدمهای بعدی ، بی عدالتی ، ظلم ، و سركوبهای متعدد دیگررا عیان میكنند و با اعلام - برابری خواهی ، عدالت خواهی ، حقع راٌی ، حقّ تحصیل و حقّ آزادی بیان ، - برنامه های مبارزاتی شان حول تمام نابرابری های سیاسی و اجتماعی تنظیم میكنند .(در قرن بیستم ، سیاسی اجتماعی كردن ) حقّ مادر شدن به اراده زنان « تغییرات مهمّی را باعث شد و حقّ انسان كامل و آزاد بودن در برنامه قرارگرفت و موضوع مهمّ مبارزه است .

رفع تبعیض از زنان به هر شكل ، سنّت ، دین ، فرهنگ ، سیاست و شناخت و مبارزه با شكلهای مختلف پدر سالاری و برتر شمردن مرد به بهانهُ اخلاق و تربیت اجتماعی ، تقسیم ناعادلانه كار وثروت و تصمیم گیری های سیاسی و اجتماعی درتمام امور جامعه - برنامه های مبارزاتی زنان را تشكیل میدهد.برای بسیاری از زنان مبارز فمینیست برای برابری واقعی ، تقسیم قدرت در سیستمهای فعلی با مردان ، كافی نیست و خواهان دگرگونی جامعه و تغییرات اساسی در روابط اجتماعی هستند.در سالهای هفتاد (1978) تحلیل جدید مارگارت مورانی ( Margarret MARUANI) از مبارزه كارگران نشان داد كه مبارزه اجتماعی زنان در قلب مبارزه طبقاتی كارگران قرار دارد . وشكلهای جدید مبارزه نمی تواند به مبارزات زنان بی اعتنا باشد . امروزه كثرت حضور زنان در شغلهای كارگری بی كیفیت ، با حقوق مختصر و بدون پوششهای اجتماعی و بهداشتی كارگری، فقر و ظلم را در جهان سرمایه روز به روز بیشتر عیان میكند.
November 6th, 2004


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بازگشت
علمي و معلوماتي